ساک لوازم کودک به دادتون میرسه!!

صدای گریه‌ی بچه بلند‌تر شد و هرچی مامان تکونش داد تا یکمی آروم بگیره بی فایده بود.مامان خودشو به گوشه‌ی پیاده رو رسوند‌، نگاه نگرانش ثابت موند اما خودش چرخید و سعی کرد همین طور که دختر بچه رو آروم میکنه از توی ساک لوازم کودک بغلش شیشه شیر رو پیدا کنه.
دست مامان توی ساک چرخید و سعی کرد با انگشتاش همه چیز رو لمس کنه تا بتونه بفهمه چی جلوی دستشه.
اما شیشه شیر قصد پیدا شدن نداشت. انگار بازیش گرفته بود و هرجا دست مامان میرفت یه طرف دیگه قایم میشد.
گریه‌ها هم قطع نمیشد و مامان دیگه کلافه شده بود.
دوباره چرخید سمت کیف و اینبار دستش رو بیشتر فرو کرد توی کیفش.
تا انگشتش خورد به شیشه ی شیر شبیهه کسی که قهرمان بازی های جام جهانی شده باشه با خوشحالی شیشه رو بیرون کشید.
با لبخند به دختر کوچیکش که حالا صدای گریه‌ش قطع شده بود نگاه کرد و درست همون لحظه که پیش خودش گفت بالاخره موفق شدم، نگاهش افتاد به لباسهای سفید و تازه شسته شده که همراه شیشه شیر از توی ساک بیرون پریده بودن و الان افتاده بودن جلوی پاش!!

مثل اینکه قهرمان قصه خیلی هم موفق نبود.خم شد و لباسهای خاکی رو از روی زمین برداشت.همون لحظه که داشت به دوباره شستن و اتو کردن لباسهای سفید فکر میکرد یادش افتاد که همین چند روز پیش تبلیغ ساک کوله شو بی بی مک رو تو سایت دیده بود و فکر کرده بود احتمالا خرج اضافه ست و خب حالا این ساکها مگه با کیف معمولی چه فرقی میکنه؟
به حماقتش خندید. حاضر بود هر کاری بکنه تا همین حالا به جای این کیفی که بدردش نمیخوره یه ساک کودک همراهش باشه.
حالا دیگه دختر بچه آروم شده بود و داشت خوابش می برد. شیشه شیر رو از توی دهنش بیرون کشید و هل داد توی ساک.
گوشی تلفنش رو از توی جیبش در آورد و سعی کرد آدرس سایت رو به خاطر بیاره.
سایت بی بی ماک روباز کرد و مشخصاتش رو به دقت خوند و دید واقعا همون چیزیه که میخواد.

ویژگی های ساک لوازم کودک بی بی ماک